روزهای مردادی ما
روزهای داغ و تبدار مرداد مون هم داره به سرعت میگذره و شما کوچولوهای دوردونه ی شیرینم بزرگ و بزرگتر میشین و اما بگم از این هفته ای که گذشت شروع هفته رو با قطعی کردن تصمیمم جهت از پوشک گرفتن پسرک شیطون و پرجنب و جوشم آغاز کردم که چند مدتی بود با سختی پوشکش می کردم اصلا فکرشم نمی کردم این مرد کوچولوی مامان این مرحله از زندگیش رو مثل تمام مرحله های دیگه به این راحتی پشت سر بگذاره البته تو این مورد آموزش های آبجی نازش رو نباید نادیده گرفت چراکه چند مدت بود که خطاب به دادشش می گفت« دادشی من بزرگ شدم ببین میرم دستشویی ولی تو هنوز کوچولویی و تو پوشکت خراب کاری می کنی» و همینطور به دادشش تا حدود زیادی فهمو...
نویسنده :
مامان زری
16:51